هوای سرد،

هوای سرد را

باید کشید ودود کرد

وقتی گرمای وجود را

در پس پنجرها

با بخاری گازی وهیتر برقی تزریق میکنند

در اینجا گرما مرده

وسرما آسوده خاطر

مرده گرما را خورده

اینجا هوا رکیک است

این جا

یک جا

برای قلم

برای قدم

نمانده است

قلم ها همه...

شکسته است

دوست داشتن چشمک نمی زند

و لبخندی نمانده...

جز بر لبان مردگان

اینجا همه شب را برای سوال های فردا جواب می شوند.

فردا هم

هوا تکراری بی ملاحضه دارد

ومن هنوز در اتاقم

نگاه میکنم این هوا را...

می خواهم همین جا

در اتاقم باشم

جایی که گرمای تورا دارد

هوای اتاق من مصنوعی نیست

اتاق من پر از ستاره های روشنی است

پر از امید وحرفهای تازه است

وزنده از نفس نفس ... نفسهای زندگی است

که تند تند میزند تورا...

                     

                                                          جواد ابطحی((آتش