به نام تو و برای تو
های های
گیسو مخملی
های های
زیبای چشم عسلی
در کدام شب بود
که گیسوانت به دستانم گرم پیچیده شد؟
چه شانه ای نشسته بود بر گیسهای بلند تو
و چه شانه ای بود که سر پر درد و سنگین مرا
بی هیچ شکایتی تحمل کرد؟
در کدامین تابستان ؟
کدام خورشید؟
که اینچنین گیسوانت آتشین و آغوشت گرم است
زیبای من
گیسو مخملی
مرداد ماه است؟
نه نه
تابستان را دزدیده ای!؟
در این هوای نا جوانمرد سرد،
آذر است!
من چه می نوشم ؟گرم شده ام.
بر لبهایت چیست...
و مهر را از کدام مهربان آورده ای
که سرمست از این گرما شده ام
های های
گیسو بلندمن
چه آرامشی دارد آغوش تو
های های
وای وای
ابر در حال دزدیدن خورشید است
بی هیچ مقاومتی از آسمان
هوا گرفته وسرخورده است
مرا به آغوشت ببر
وبه آن گرمای آغوشت بسپار...
خسته ام
خیلی خوابم می آید
جواد ابطحی ((آتش
+ نوشته شده در جمعه نهم دی ۱۳۹۰ ساعت 2:59 توسط جواد ابطحی
|
مانوشتیم و گریستیم